عشق زندگی

"عشق زندگی" نخستین مجموعه شعر عبادالله صالح بوده. مولف در موضوعات گوناگون عشق و زندگی شعر گفته است.

عشق زندگی

"عشق زندگی" نخستین مجموعه شعر عبادالله صالح بوده. مولف در موضوعات گوناگون عشق و زندگی شعر گفته است.

عباد الله صالح

عشق و زندگی
(مجموعة شعر)

محرر آرایش رامش شیرعلی
محرر تکنیکی عزیز قربانف

به مطبعه 26.12.2018 سپاریده شد.
.16/1 84х چاپش 28.12.2018 به امضا رسید. اندازه 60
.75 ، چاپ آفسیت. کاغذ آفسیت. جزء چاپی 15

عدد نشر 1000 نسخه.

وزارت فرهنگ « عرفان » در نشریات
جمهوری تاجیکستان چاپ شده است.

. 734018 ، ش.دوشنبه، کوچة ن.قرابایف، 17

بایگانی
آخرین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق گمشده» ثبت شده است

۱۱
آذر

یاد شیرین خیال عشق تو

می برد بر عالم افسانه ام.

می برد از خود مرا تا بی خودی

گه هوسهای دل دیوانه ام.

نیستم عاشق ز بهر بوسه ای، 

عاشقت هستم، چو غمخوار دلم.

بهر من کافیست، داری زنده ام،

تا نکوشی بهر آزار دلم.

این دل من یاد یاری کرده بس،

از جهان غصه ها دورم برد.

این دل من زنده با عشق و هوس

شعر بر لب تا لب گورم برد.

  • عبادالله صالح
۰۸
آذر

در آن سوی خیالم وضع بحرانیست،

المها زار می گریند، 

ز هر آزار می گریند. 

هوای خاطرم ابری و بارانیست،

درون سینه ام بغضیست پنهان،

که هر دم می کند عصیان.

هوسها در قفس بندی و زندانیست،

خیال قامت سرو خرامان

عصایی بر امید خسته ام بود،

تسلّای دل بشکسته ام بود.

روانی از برم بی غم، تو ای بی درد و بی پروا،

روانی گشته ام از غم، در این محشر، در این سودا

من تنهای تنها.

نگاه انتظارم خسته می گردد ز رهپایی،

همه راه فرارم بسته می گردد.

کجایی؟

دلم از غصه لبریز است و لبریز،

هوا ابری و بارانیست این پاییز،

خزانباد است و باران و خزان ریز.

الا ای یاد شیرین و غم انگیز،

تو مانی شاد و دلخوش تا دگر پاییز!

خدا حافظ، خدا حافظ!

  • عبادالله صالح
۲۵
آبان

ز حسن روی تو، جانانة من،

چراغستان شود کاشانة من.

درون سینه از شادی نگنجد

دل از عشق تو دیوانة من.

نمی گویی چرا راز دلت را،

به مثل آشنا، بیگانة من؟

به لب جان آمد و بر لب نیامد،

لبالب ساغر و پیمانة من.

برای زستنم باشی بهانه،

عزیز و دلبر یکدانة من.

رسیده ما و تو بر آخر خط،

به آخر م یرسد افسانة من

  • عبادالله صالح
۲۵
آبان

شوم زار و نزار تو، نزاره،

نسازی سوی من باری نظاره.

قطار دوستان بی شمارم

ترا من دوست دارم بی شماره.

دو چشمم چار در راه تو باشد،

نسازی چارة دردم، چه چاره؟

کنار خود اگر جایم نمایی،

نگنجم در جهان بی کناره.

گل من باشی و خوارم نمایی،

دلت سخت است مثل سنگ خاره.

ز نو فصل جوانی ام بیابم،

اگر یابم ترا، جانم، دوباره

  • عبادالله صالح